loading...
پاتوق ایران | بزرگترین سایت تفریحی و خبری
تبلیغات
advertisement

کانال تلگرام


پاتوق ایران بازدید : 4074 چهارشنبه 28 خرداد 1393 نظرات (0)

یك خانم روسی و یك آقای انگلیسی با هم ازدواج كردند و زندگی شادی را در تورنتو آغاز كردند...
طفلكی خانم ، زبان انگلیسی بلد نبود اما می توانست با شوهرش ارتباط برقرار كند.
 مشكل وقتی شروع شد كه خانم برای خرید مایحتاج روزانه بیرون رفت.

 

 http://s2.picofile.com/file/7118209779/deaf_mute_1_medium_new.jpg

یك روز او برای خرید ران مرغ به مغازه قصابی رفت.اما نمی دانست ران مرغ به زبان انگلیسی چه می شود . برای همین اول دست هایش را از دو طرف مانند بال مرغ بالا و پایین كرد و صدای مرغ درآورد. بعد پایش را بالا آورد و با انگشت رانش را به قصاب نشان داد . قصاب متوجه منظور او شد و به او ران مرغ داد !
روز بعد او می خواست سینه مرغ بخرد. بازهم او نمی دانست كه سینه مرغ به انگلیسی چه می شود. دوباره با دست هایش مانند مرغ بال بال زد و صدای مرغ درآورد. بعد  به سینه خودش اشاره كرد . قصاب متوجه منظور او شد و به او سینه مرغ داد


روز سوم خانم ، طفلك می خواست سوسیس بخرد. او نتوانست راهی پیدا كند تا این یكی را به فروشنده نشان بدهد. این بود كه شوهرش را به همراه خودش به فروشگاه برد....
 

.........
 

........
 

.......
 

......
 

.....
 

....
 

...
 

..
 

.
 
 

برای خواندن ادامه داستان به پایین صفحه بروید !!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
 

خب از اونجایی كه 95% از شما منحرف هستید ، مطمئنا فهمیدید به چه دلیل شوهر خانم برای خرید سوسیس به مغازه قصاب رفت ...
 
 

.......
 

......
 

.....
 

....
 

...
 

..
 

.
 

با خودتون چی فكر كردید؟
 


حواستون كجاست ؟
شوهر این خانم به 1 دلیل خانم روسیش رو همراهی كرد اونهم بدلیل اینكه :
بلد بود انگلیسی صحبت كنه

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1340
  • کل نظرات : 22
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 581
  • آی پی امروز : 31
  • آی پی دیروز : 321
  • بازدید امروز : 33
  • باردید دیروز : 446
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 11
  • بازدید هفته : 2,109
  • بازدید ماه : 1,519
  • بازدید سال : 84,633
  • بازدید کلی : 6,175,228